عاى الردى میس هیم
جمعه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۰۳ ق.ظ
خب! از امروز دوباره باید همه چى رو تنهایى بگذرونم! بهش گفتم نیستى ولى نخواست که باشه! گفتم میرم و جلومو نگرفت. من رفتم. حالا دوتامونم تنهاییم. ولى من تنهاترم. اون کلى دوست داره که همیشه میتونه باهاشون در ارتباط باشه ولى من واقعا هیچ دوستى ندارم. به ابجى گفتم و واکنش خاصى نشون نداد. میترسم به دایناسور بگم و اونم اهمیت نده. از همه ى ادما میترسم. هیچکس مثل اون مهربون نیست، هیچ کس!
- ۹۷/۰۵/۱۲