ابجى. دایناسور. دخترخاله
چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ب.ظ
اتفاقاى زیادى داره میافته که زندگیمو عوض میکنن. ابجى داره ازدواج میکنه و من میترسم. از اینکه تنها بشم و نتونیم رابطه ى خوبمونو حفظ کنیم. ابجى شبا خواب منو میبینه که گریه میکنم ولى من اصلا بهش نگفتم که ته دلم ناراحتم. دایناسور داره میره. نثل اینکه دخترخاله با اکسم دوست شدن. همه ى دوستامو دارم از دست میدم. درواقع سه تا از مهمترینارو از دست میدم. نگرانم. براى هر سه تاشون. و دوسشون دارم.
- ۹۷/۰۸/۱۶