روز استعفا
سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۱۰ ب.ظ
همیشه فکر میکردم که زندگی کارمندی را دوست دارم. حتی به یاد دارم خواهرم را که بخاطر این موضوع سرکار نمیرفت سرزنش میکردم. الان اما همه چیز تغییر کرده است. من دیگر همان ادم پنج سال پیش نیستم. دوست ندارم زندگی ام این روتین مسخره را داشته باشد. میخواهم پولدار باشم. انقدر پولدارکه لازم نباشد کار کنم و منشیم همه ی کارها را انجام دهد. برای برادرم خوشحالم که توانسته انقدر در زندگیش پیشرفت کند. دلم برای پدرم میسوزد که تمام زندگی اش سخت مشغول کار کردن بوده و اخر سر هیچی برایش باقس نمانده. برای خواهرم ناراحتم که مانند من با*ن گشادی دارد و نمیتواند یک کار را انجام دهد.
امروز استعفا میدهم. مگر چندبار زندگی میکنم که خودم را در اینجا حبس کنم؟
- ۹۹/۰۶/۱۸